کتاب زندگی

مدت طولانی بود که از دو وبلاگی که دنبال می کردم خبری نبود. امروز فهمیدم در روزهایی که من مشغول عروسیم بودم یکیشان پدرش فوت کرده . آن یکی را مطمئن بودم خودکشی کرده است. امروز فهمیدم نکرده بود.

مثل یک کتاب که بگشایی و داستان های آدم های مختلف را بخوانی و ببینی که چقدر زندگی آدم ها باهم فرق می کند.

یتیمی، مرگ، عروسی، شکست، پیروزی، خنده، غصه، سفر، فقر و ...

۱۰:۳۳
Designed By Erfan Powered by Bayan